کتاب خروج از مارپیچ از اسپنسر جانسون ترجمه مهراب حسنوند

 اسپنسر جانسون کتاب خروج از مارپیچ را در ادامه کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد، برای افرادی که مشتاق بودند تا متوجه شوند در ادامه داستان قبل چه اتفاقی می‌افتد نوشته است. کتاب خارج از هزارتو را ابتدا در جهت حل مشکلاتش نوشته است اما پس از آنکه مطالبش را برای دیگران تعریف کرد و با اشتیاق آنها روبه‌رو شد تصمیم گرفت تا آن را در یک کتاب کوچک به چاپ برساند.

کتاب خروج از مارپیچ داستانی ساده اما قدرتمند را روایت می‌کند که درس‌های مهم زندگی را در مورد سازگاری با تغییر، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه‌ای، نشان می‌دهد. این کتاب دنباله‌ای بر کتاب معروف Who Moved My Cheese است که اهمیت انطباق با واقعیت‌های جدید را به ما می‌آموزد.

قسمتی از کتاب خروج از هزارتو: سلام تومور! اکنون عاشق تو هستم! در گذشته از تو متنفر بودم و با تو جنگیدم تا بتوانم تو را شکست دهم. سپس به باور‌هایم رجوع کردم تا بدانم آن‌ها مربوط به عشق هستند یا ترس! بدیهی است که باورهایم عمدتا مربوط به ترس بودند. اکنون عاشق رویکردی شدم که منجر به عشق من به تو شد، این ایده برایم عجیب بود اما باعث غنای بیشتر زندگی من شد.